جاده کاریز

ساخت وبلاگ
پاییز می‌رسد که مرا مبتلا کندبا رنگ‌های تازه مرا آشنا کند     پاییز می‌رسد که همانند سال پیشخود را دوباره در دل قالیچه جا کند او می‌رسد که از پس نه ماه انتظارراز درخت باغچه را برملا کند     او قول دا جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yatangard بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 15 بهمن 1397 ساعت: 3:22

مانده تا برف زمين آب شود مانده تا بسته شود اين همه نيلوفر وارونه چترناتمام است درخت زير برف است تمنای شنا كردن كاغذ در بادو فروغ تر چشم حشراتو طلوع سر غوك از افق درك حيات.مانده تا سينی ما پر شود از صح جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yatangard بازدید : 118 تاريخ : دوشنبه 15 بهمن 1397 ساعت: 3:22

اب ای مایه سرمستی من                    بی تو بر باد رود هستی من غنچه از شوق تو لب باز کند                خود بیاراید وبس ناز کند رود کارون به تو میبالد وبس                از تو زیباست سراپای ارس شادی وشور خلایق زتو باد                 سرخی روی شقایق زتو باد نکند روی زما برگیری                          بیخبر جانب دیگر گیری سبزه بی لطف تو چون پاگیرد؟             دانه کی مامن وماوا گیرد؟ جوششت ایتی از صنع خداست           مصرف بی حدت عین گناست ای خزر تا ابدیت بخروش                      خیمه بر راغ زن وفخر فروش تنگه ی هرمز،شاداب بمان                   ابی سرکش بی تاب بمان جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : رودخانهٔ, نویسنده : yatangard بازدید : 147 تاريخ : شنبه 22 مهر 1396 ساعت: 20:22

  تو قامت بلند تمنايي اي درخت! همواره خفته است در آغوشت آسمانبالايي اي درخت دستت پر از ستاره و چشمت پر از بهارزيبايي اي درخت! وقتي كه باد هادر برگ هاي در هم تو لانه مي كنندوقتي كه باد هاگيسوي سبز فام تو را شانه مي كنندغوغايي اي درخت! وقتي كه چنگ وحشي باران گشوده استدر بزم سرد اوخنيانگر غمين خوش آوايي اي درخت! در زير پاي تواينجا شب است و شب زدگاني كه چشمشانصبحي نديده استتو روز را كجاخورشيد را كجادر جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : گولی,روستای,یاتان, نویسنده : yatangard بازدید : 125 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:03

لحظه های زندگیمثل چشمه مثل رودگاه می جوشد ز سنگگاه می خواند سرود سر به ساحل می زندموج شط زندگیلحظه ها چون نقطه هاروی خط زندگی می رود هر دم به پیشکاروان لحظه هامقصد این کاروانجاده ای بی انتها لحظه های زندگیچون قطاری در عبورایستگاه این قطاربین تاریکی و نور گاه در راهی سیاهگاه روی خط نورگاه نزدیک خداگاه از او دورِ دور «قیصر امین پور» جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : جاده,کاریزروستای,یاتان, نویسنده : yatangard بازدید : 121 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:03

اي درخت آشناشاخه هاي خويش راناگهان کجا جا گذاشتي؟يا به قول خواهرم فروغ:دستهاي خويش رادر کدام باغچهعاشقانه کاشتي؟اين قراردادتا ابد ميان ما:برقرار بادچشمهاي من به جاي دستهاي تومن به دست تو آب مي دهمتو به چشم من آبرو بدهمن به چشمهاي بي قرار تو:قول ميدهمريشه هاي ما به آبشاخه هاي ما به آفتاب مي رسد!ما دو جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yatangard بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 18:01

آب این چشمه   زلال است هنوزتو بیا کوزه به دوشتو بیا حنده به لبتو بیا نرم و خموشتو بیا ، زود مرو    ساعتی مانده به روزجز دو سنجاقک بی تابکه در تاریکیتن به این اب روان می شویندهمه ایل ، ز حال من و تو - بی خبرندشب اخر ، شب کوچ است ، بیاهمه در خواب ، همه در تب و تاب    - سفرندتو بیا بدرقه کنزودتر از نور جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yatangard بازدید : 103 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 20:11

تلخ است که لبریز حقایق شده است زرد است که با درد موافق شده است عاشق نشدی و گرنه می فهمیدی پاییز بهاری است که عاشق شده است میلاد عرفان پور   جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yatangard بازدید : 134 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 20:11

پاییز رسید و باغ‌ها می‌فهمندظلمتکده را چراغ‌ها می‌فهمند مخلوق خدا باشی و اینقدر غریباندوه مرا کلاغ‌ها می‌فهمند جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yatangard بازدید : 123 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 20:11

در شب سرد زمستانيکوره ي خورشيد هم، چون کوره ي گرم چراغ من نمي­سوزدو به مانند چراغ مننه مي افروزد چراغي هيچ،نه فرو بسته به يخ ماهي که از بالا مي افروزد …من چراغم را در آمدرفتن همسايه­ام افروختم در يک شب تاريکو شب سرد زمستان بود،باد مي پيچيد با کاج،در ميان کومه­ها خاموشگم شد او از من جدا زين جاده­ي با جاده کاریز...ادامه مطلب
ما را در سایت جاده کاریز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yatangard بازدید : 129 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 20:11